خلاقیت ذهنی و شناختی از دریچه دوربین عكاسی، در گفتگو با رضا دیده بان
خلاقیت ذهنی و شناختی از دریچه دوربین عكاسی، در گفتگو با رضا دیده بان
رضا دیده بان از جمله عكاسان شركت كننده در نمایشگاه عكس عكاسان كلوپ فكوس تیم، برگزار شده در قرقیزستان است كه با ارائه پنج عكس از جمله عكاسان برگزیده كلوپ فكوس تیم شناخته شد.
وی متولد خرداد 1349، دارای مدرك لیسانس طراحی گرافیک و فوق لیسانس عکاسی است. او از سال 1372 به عنوان مدیر عامل در شرکت سینمایی رویای فانوس سبز و از سال 1373 به عنوان مدیر آموزش در آموزشگاه آزاد سینمایی و نیز عکاس در روزنامه خراسان فعالیت داشته است. رضا دیده بان هم اكنون مدیر فرهنگی- دانشجویی مرکز آموزش علمی – کاربردی فرهنگ و هنر واحد یک خراسان رضوی است. از دیگر فعالیتهای وی می توان به چاپ کتاب دستان از مراسم عزاداری عاشورا، چاپ مجموعه تابلو عکس دستان، عضویت در هیئت موسس انجمن عکاسان خراسان و همچنین عضویت در انجمن صنفی موسسات سینمایی سمعی و بصری کشور اشاره كرد.
با توجه به اینکه هر عکاس نگاه نو و بدیعی در این هنر دارد،اگر قرار باشد یک تعریف هنری و جدید از عکاسی ارائه بدهید چه خواهید گفت؟
عکاسی خلق لحظات است به همراه پیام نوشته نشده عکاس به بیننده تا تاثیر بی نظیر عکس برای همیشه باقی بماند
اصولا زاویه دید شما در عکاسی بر اساس ویژگی خاصی است؟ مثلا توجه به اصل تضاد یا مجاورت یا مشابهت و دیگر موارد؟
از آنجا که از ابتدا دوران فعالیت عکاسی من با تدریس همراه بوده در سبک ها و شیوه های گوناگون عکاسی کردم اما همیشه در ثبت اثر سعی بر آن داشتم که در عکس عمق و بعد ایجاد کنم تا عکس از حالت تخت خارج شده و نگاه مخاطب را از سطح به عمق کادر حرکت دهد.
عکاس بودن و به طور کل هنرمند بودن چه احساسی به آدم می دهد؟
در هنرهای تجسمی خالق اثر تخیلات و تصاویر ذهنی خود را بر روی کاغذ یا هر لوح دیگر ثبت می کند و فرصت اصلاح و پردازش در طول زمان خلق اثر برای او محفوظ است . اما در عکاسی ، عکاس باید تمامی توانایی بصری وذهنی خود را در لحظه به کار گیرد و کمتر هم پیش می آید تا فرصت دوباره از موضوع برای او موجود آید . بنابراین عکاس علاوه بر لذت خلق یک اثر بدیع ، لذت فتح لحظه را نیز تجربه می کند. بنابراین احساسی همانند احساس یک کوهنورد بعد از پیروزی بر قله مورد نظرش را دارد.
غیر از نمایشگاهی که در قرقیزستان برگزار شد آیا در نمایشگاههای بزرگ ملی و بین المللی دیگری هم شرکت داشته اید؟
بله. نمایشگاه عکس محیط زیست لیتوانی 1380 ، نمایشگاه عکس انفرادی یک نگاه چند عکس 1384، نمایشگاه عکس عکاسان خراسان در قزوین 1377 ، نمایشگاه عکس انفرادی مهستان 1385، جشنواره فیلم و عکس سینمای جوانان ایران در زاهدان 1371 ، نمایشگاه عکس زلزله بم در مشهد 1382 ، جشنواره فیلم کوتاه ایرانی در کشور کانادا با فیلم " می خوانمت سبز" و عکس برگزیده پرواز سبز در سایت بین المللی Aminus3.com 2010
برای یک شاعر، نویسنده یا نقاش، کاغذ یا صفحه مانیتور فقط یک وسیله نیست بلکه جهانی است که می تواند در آن به آفرینش بپردازد. دوربین برای عکاس چطور؟
عکاس قبل از فشردن دکمه شاتر دوربین عکاسی خود با انتخاب موضوع ، زاویه و کادر برای بیان و القاء حس از موضوع و بکارگیری تکنیک های فنی برای ایجاد رنگ و کنتراست مناسب در ذهن خود به آفرینش اثر پرداخته است . اما در دیگر هنرهای تجسمی زمان برای آفرینش اثر باز است و ادامه دارد ولی در عکس خلق اثر به پایان می رسد.
آیا معتقد هستید که جهان را فقط باید از دریچه زیبایش نشان داد یا می شود زشتها را به زیبایی نشان داد؟
هنرمند وقتی با رعایت اصول و تکنیک های مناسب اثری را خلق می کند با مخاطب خود ارتباط برقرار می کند و هر اثر هنری که بتواند با مخاطب خود ارتباط برقرار کند زیباست حتی اگر تصویری از زشت جهان اطراف ما باشد
بعضی هنرها آفرینشی هستند مثل نقاشی، موسیقی، و نویسندگی. اما عکاسی آفرینش نیست بلکه ثبت لحظاتی خاص از جهان آفرینش است. به نظر شما چه ویژگی هایی لازم است تا یک عکس معمولی به یک عکس هنری تبدیل شود؟
وقتی یک نقاش از طبیعت و یا یک نویسنده از موضوع اجتماعی اثری را می آفرینند. از لحظه های زندگی که ریشه در واقعیت دارند وام می گیرند. در عکاسی نیز همین اتفاق می افتد اما با کمی دشواری زیرا شما در لحظه با خلاقیت ذهنی و شناختی که از موضوع خود دارید باید آفرینش اثر را کامل کنید و آن را فریز نمایید. من نقاشان بسیاری را سراغ دارم که از یک عکس کپی برداری کردند و یا نویسندگانی که از یک عکس با موضوع اجتماعی یا خبری به واسطه تاثیری که از تصویر آن گرفته اند داستان سرایی کرده اند. بنابراین با خطوط پررنگ نمی توان آفرینش اثر را در هنرها از یکدیگر متمایز کرد.
و در پایان باید گفت یک عکس معمولی وقتی اثری مطلوب و تاثیرگذار روی بیننده خود بگذارد به عکس هنری تبدیل شده است.
