گزارش توصیفی از یادواره عرشیان خاکی (یادواره شهدای مرکز آموزش علمی کاربردی سبزوار2 )
عصرجمعه شد و بازهم دلگیر از نیامدن منجی عالم (عج)همانطور که با جمله منتظران مصلح باید صالح باشندخودم را دلداری میدادم و خبرشهادت سردار همدانی هم به این غروب جمعه و گرفته بودن حالم اضافه شده بودبه سمت حسینیه محل برگزاری مراسم حرکت کردم.
ورودی حسینیه با بنرهای شهدا تزئین شده بودچند نفری که روی کاورهای آنها نوشته بود مرکز آموزشی علمی کاربردی سبزوار ۲خوش آمد میگفتند و هدایت می کردند به داخل حسینیه.سمت چپ ورودی حسینیه باز هم تخریبچیان نسل امروزی از گروه مهندسی ۴۷سلمان ماکت میدان مین را روی حیاط حسینیه که با خاک پوشش داده بودند به نمایش گذاشته بودندبه چشم می خورد.مین والمرا٬مین منور٬سیم خاردار٬کلاه آهنی تیرخورده٬تیرو ترکش همه و همه نمادی از کسانی بود که معبر دلشان را به سوی خدا برده بودندفضای حیاط حسینیه را شهدایی کرده بود.
خدا چقدر میزبان این مراسم که شهدا باشند را دوست داشت چراکه با گذشت چند دقیقه ای از مراسم با بارش باران این نعمت الهی اخلاص و عظمت شهدا راهم گوش زد کردو حسابی هوای شهدا را داشت.
ازچای صلواتی و توزیع بسته های فرهنگی که بگذریم میهمان هارامی دیدم که از همه قشر آمده بودنداز خانواده شهدا گرفته تا جانبازان٬اساتید دانشگاه ٬دانشجویان٬کسبه و بسیجیان...
نگاهم به دکور برنامه افتاد که نوشته بود یا حسین(ع)جان.
دلم را به حال و هوای محرم بردچه زیبا فضارااز محرم و شهید و شهادت پر کرده بودند.غافل از حادثه مناهم نبودند و ازتصاویرحاجیان که زیز تصاویرشان مهاجران الی الله نوشته بودند استفاده شده بودو همدردی خودشان را با خانواده های داغداراعلام کرده بودند.
مجری پشت تریبون رفت و بعد از خواندن ابیاتی در وصف شهدا از اعلام برنامه گفت و دعوت کرد از قاری قرآن.قاری هم با انتخاب آیات زیبای خود از مهاجراالی الله تلاوت کرد و همه را به فیض رساندبعداز شنیدن آیات الهی حاضرین به احترام پرچم جمهوری اسلامی و سرود ملی قیام کردندو همخوانی داشتند.
چیزی نگذشت که از مردی خاکی رزمنده دفاع مقدس خواستند تا خوش آمد بگوید و رئیس مرکزآموزش علمی کاربردی سبزوار۲ به عنوان میزبان پشت تریبون رفت، دکتر محمدی به رسم ادب به میهمان هاخوش آمدگفت ویادآور شد که این یادواره را قرار بود دوتن از همین شهدا بهمراه دیگر دوستانشان در بسیج دانشگاه برگزار کنند که امروز ماشاهد تصاویر این دو دانشجوی شهید کنار دیگر شهدا هستیم.
بعد از خوش آمد گویی آماده دیدن کلیپ مستند بودیم که باشروع پخش متوجه گریه های مردی در کنار خودم شدم از برگزارکننده های برنامه جویای حالش شدم که پدر شهید باعثی را معرفی کردندچه زیبااشک دلتنگی پدربرای پسر روی گونه هایش سرازیربود.....
از سخنران برای ایراد سخنرانی دعوت کردند این بار سخنران از روشن دلان بود از خیل عصای سفید به دستهاکسی بود که چشمانش را در دفاع مقدس جا گذاشته بودپشت بلندگو رفت و از همرزمان شهیدش گفت و از حضرت رقیه(س).
سردار روشن دل باقرزاده مجلسی متفاوت و معنوی را بر جلسه حاکم کرد و با همان حال و هوا تحویل مداح جلسه آقای بنی فاطمه دادکه اشعار زیبای انتخابی این عزیز هم همه را به فیض رساند.
در پایان مراسم به خانواده های شهدا به رسم یادبود هدایایی را اهداکردند و ختم جلسه ای با رنگ و بوی شهدا.
